قرآن از شهابها به عنوان دوركنندگان شياطين و نگاهبانان آسمان نام ميبرد. اين مسئله به نظر برخي نويسندگان* با يافتههاي علمي ناسازگار است. اما سخن فوق از جند جهت قابل تأمل است. 1. قرآن در اين مورد و بسياري موارد [همچون حركت زمين و ...] بر خلاف هيئت قديم سخن گفته است. هيئت قديم قائل بود آسمانها همچون افلاك، پوست پيازي است كه ورود اجسام از يك فلك به فلك ديگر نيست در حالي كه قرآن از حركت شهابها در آسمانها سخن ميگويد. 2. ايشان، اشتباه مفسران را، اشتباه قرآن تلقي كرده است؛ اين مسئله همانند اين است كه خطاي فقيه را خطاي فقه بدانيم. 3. به طور كل علم امروزي دليلي بر نفي و ردّ رجم بودن شهابها براي شياطين ندارد. 4. دانش نجوم، جنس و فصل اجرام آسماني را بيان ميكند در حالي كه قرآن از كاركردهاي شهاب سخن ميگويد؛ ايندو مقولههاي جداگانهاي هستند كه هيچ جاي تعارض نيست. 5. قرآن رجم شياطين را به تمام شهابها نسبت نداده است و چه محذوري دارد كه برخي شهابها داراي اين ويژگي باشند؟ 6. بسياري از گزارههاي علوم تجربي غير قطعي است و نميتواند با نصوص قطعي ديني تعارض واقعي داشته باشد. 7. چه محذوري در تأويلاتي كه برخي بزرگان با كمك گرفتن از قرائن و شواهد دربارهي اين آيات ذكر كردهاند وجود دارد؟ به عنوان مثال، الميزان مراد از شهاب را نوري از عالم ملكوت ميداند كه باعث رانده شدن شياطين ميشود. [الميزان / 17 / 124].
نظرات شما عزیزان:
By Ashoora.ir & Night Skin